چیستی « شخصیت» و مبانی هستی شناختی و انسان شناختی آن درحکمت متعالیه صدرا

author

Abstract:

شخصیت که از ریشه ی یونانی «persona» به معنای نقاب و ماسک، أخذ شده است اصطلاحاً اشاره دارد به ویژگی های بیرونی قابل مشاهده ی رفتارهای افراد و میزان تأثیر گذاری و تطابق خواسته ها و انتظارات اجتماعی آنها. اما چون یک مفهوم انتزاعی است تبیین معنای علمی آن نه تنها دشوار است بلکه به دلیل ارائه تعاریف متعدد و مختلفی از سوی روان شناسان که ریشه در جهان بینی و نگرش آنها به ماهیت انسان و شرایط فرهنگی و اجتماعی آنان دارد، تاکنون توفیقی در ارائه ی تعریفی واحد و قابل قبول از سوی نظریه پردازان شخصیت، حاصل نشده است. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است با جستجوی در آثار صدرالمتألهین و با تکیه بر مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، هدف، یافتن معنای «شخصیت» است. نتیجه ی حاصل، حکایت از این دارد که همه افراد انسان فطرت واحد اما شخصیت های متفاوتی دارند. طبیعت و فطرت واحد داشتن به معنای مستوی الخلقه بودن آنهاست اما «شخصیت» همان «شاکله وجودی» است که بر مجموعه ای از صفات طبیعی و اکتسابی ویژه ی هر فرد اطلاق می شود که تعیین کننده ی خط مشی او در زندگی است. کمالات اکتسابی که براساس افکار و اعمال حسنه یا سیئه و تحت تاثیر عوامل محیطی و تربیتی و وراثتی، شکل دهنده ی ساختار وجودی انسان می گردد و رفتار وی تابع و هماهنگ با همین شخصیت شکل گرفته ی اوست و همانگونه که بر اساس حرکت جوهری، وجودش دائما در جریان و تحوّل است خویشتن شکل گرفته او نیز همانند رودخانه سیّالی خواهد بود که اگرچه شکل و موجودیت کلی آن ثابت است اما همانند وجودش در سیر استکمالی خود در جریان و تغییر و تحوّل خواهد بود.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تبیین معاد جسمانی بر اساس مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه

ملاصدرا بخش مهمی از مبانی فلسفی خویش را صرف تمهید مقدمات اثبات معاد جسمانی می نماید. وی با تجزیه این مقوله به دو مساله عینیت بدن دنیوی و اخروی و همچنین وجود تعارضات گزاره های آن, به ارائه تبیین درخور در باب حشر جسمانی می پردازد. عمده مبانی صدرا در این مقوله به دو حوزه وجودی و معرفتی بازگشت می کند. وی در حوزه وجودی بر اساس لحاظ وحدت و فردیت خارجی موجودات, هویت اصالی هر موجود را حقیقت تشکی...

full text

بنیاد انسان شناختی اخلاق در حکمت متعالیه

انسان از آغاز تا انجام حیاتش با حرکتی جوهری از منازل بی‌شمار مسیر تکاملی می‌گذرد. این حرکت به حالت‌های گوناگون قهری، اختیاری، اشتدادی و تضعفی است. اعمال اختیاری ویژه‌ای که به کسب هیئات و ملکاتی خاص و در نتیجه کمال وجودی انسان می‌انجامد نیل به مقامات رفیع را ممکن می‌سازد. این کمالات وجودی به جهت یگانگی "وجود" و "خیر" در حکمت متعالیه، کمالات ارزشی اخلاقی نیز هستند‌ و به جهت توقفی که بر افعال اختی...

full text

جایگاه هستی شناختی فیض منبسط در حکمت متعالیه

در نظر نهایی حکمت متعالیه ذات خدای متعال حقیقت لابشرط مقسمی و وجود و موجود منحصر در همان مصداق است. در این نگاه، علیت به معنای تجلی و تطور یک حقیقت در ذات خویش است و ثمره آن، ظهور تفصیلی کمالات بی‌نهایت مبدأ است و کثرات جز جلوات و شئونات ذات حق نیستند. ملاصدرا برای ربط میان کثرت و وحدت، بحث فیض منبسط را مطرح می‌کند. از نظر وی ظهور کثرت از وحدت به گونه ظهور یک وجه واحد از حق تعالی است که وحدتش ع...

full text

رابطه انسان با حق تعالی، براساس مبانی هستی شناختی عرفانی

وحدت شخصیه وجود از مهم ترین مباحث عرفان نظری است؛ بدین بیان که یک وجود بیش نیست و کثرات عالم، تجلیات اویند، زیرا عدم تناهی اش، جایی برای غیر نمی گذارد. براین اساس، سخن عارفان در مورد چینش مراتب هستی که پس از ذات، تجلیات علمی و خلقی را دربرمی گیرد، منافاتی با وحدت وجود نداشته بلکه کثرات را شئون حق قلمداد می کنند. ارتباط حق تعالی با این تجلیات و کثرات، از دو راه است، الف. سلسله ترتیب؛ ب. وجه خاص....

full text

مبانی هستی شناختی قرآنی و برایند آن در سیاست اسلامی از منظر علامه طباطبایی (ره)

مبانی هر مکتبی در نوع پاسخ­های آن به مسائل زندگی ازجمله حیات سیاسی تأثیرگذارند و اتخاذ هر مبنا استلزامات خاص خود را می­طلبد. در این میان مبانی هستی­ شناختی دارای جایگاه خاصی است و پذیرش هر نوع مبنای هستی­ شناختی، اثری متناسب در چگونگی پاسخ به مسائل سیاسی دارد. بر این ­اساس مسئله این است که «مبانی هستی­ شناختی» از منظر قرآن کریم کدام ­اند و پذیرش آنها چه برون‏دادهایی در تدبیر حیات سیاسی الزام می...

full text

تبیین نظریة تجرّد فوق عقلانی نفس از نظر ملاصدرا و مبانی هستی¬شناختی آن

نظریة فوق تجرّد عقلانی بودن نفس از نظر ملاصدرا، عبارت است از تجرّد نفس از ماهیت، علاوه بر تجرّد آن از مادّه. ویژگی­های نفس در این مرتبه عبارت است از این­که در هیچ حدّی ثابت نبوده و گوهری بسیط، ظلّ وجود، وجودی صرف و فوق مقوله است که در عین حال، نه جوهر است و نه عرض، نه جنس است و نه فصل، و نه قابل اشارة عقلی است. صورت­بندی و شکل­گیری این نظریه، نتیجة اصالت وجود، وحدت حقیقت وجود، تشکیک در مراتب وجود، حر...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 8  issue 2

pages  -

publication date 2020-08-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023